- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر سر کوی تو عمری شد که ما افتادهایم دست و پا گم کرده و در دست و پا افتادهایم
2 ذوق صحبت را غنیمت دان، وگرنه چون مژه تا گشایی دیده را، از هم جدا افتادهایم
3 سوی مشتاقان نمیآرد نسیم پیرهن چند روزی شد که از چشم صبا افتادهایم
4 بس که غم خوردیم، در عالم غم دیگر نماند گوییا برقیم و در دشت گیا افتادهایم
5 شیوه بیگانگی را هم نمیداند که چیست عمرها دنبال آن ناآشنا افتادهایم
6