برون تاخت هفتم از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 27

ابوالقاسم فردوسی

آثار ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی

برون تاخت هفتم ز گردان هجیر

1 برون تاخت هفتم ز گردان هجیر یکی نامداری سواری هژیر

2 سپهرم ز خویشان افراسیاب یکی نامور بود با جاه و آب

3 ابا پور گودرز رزم آزمود که چون او به لشکر سواری نبود

4 برفتند هر دو به جای نبرد برآمد ز آوردگه تیره گرد

5 به شمشیر هر دو برآویختند همی زآهن آتش فروریختند

6 هجیر دلاور به کردار شیر به روی سپهرم درآمد دلیر

7 به نام جهان‌آفرین کردگار به بخت جهاندار با شهریار

8 یکی تیغ زد بر سر و ترگ اوی که آمد هم اندر زمان مرگ اوی

9 درافتاد ز اسبش هم آنگه نگون به زاری و خواری دهن پر ز خون

10 فرود آمد از باره فرخ هجیر مر او را ببست از بر زین چو شیر

11 نشست از بر اسب و آن اسب اوی گرفته عنان و درآورده روی

12 برآمد به بالا و کرد آفرین بر آ؛ن اختر نیک و فرخ زمین

13 همی زور و بخت از جهاندار دید وز آن گردش بخت بیدار دید

عکس نوشته
کامنت
comment