- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جهان ما همه خاک است و پی سپر گردد ندانم اینکه نفسهای رفته بر گردد
2 شبی که گور غریبان نشیمن است او را مه و ستاره ندارد چسان سحر گردد
3 دلی که تاب و تب لایزال می طلبد کرا خبر که شود برق یا شرر گردد
4 نگاه شوق و خیال بلند و ذوق وجود مترس ازین که همه خاک رهگذر گردد
5 چنان بزی که اگر مرگ ماست مرگ دوام خدا ز کردهٔ خود شرمسار تر گردد