- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است آب این مزرعه را دیده نمناک بس است
2 آسیایی نبود دیده ما را در کار به شکست دل ما گردش افلاک بس است
3 فارغ از گرمی بیصرفه این بزمگهایم بهر دلسوزی ما شعله ادراک بس است
4 بیثبات است، ز اسباب جهان دل برگیر شد چون این آینه از زنگ هوس پاک بس است
5 چو به وصلش رسی ای دل طمع خام مکن شدی ای صید تو تا بسته فتراک بس است
6 نیست قصاب پی قتل تو تیغی لازم غمزه یار چو گردید غضبناک بس است