- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اشک ما آبیست روشن در هوات خود به چشم اندر نیامد اشک مات
2 در طوافت سعی خواهم کرد از آنک سعیها کردست گردون در صفات
3 خون من ریزی و دل گیری نوا بینوایی به دلم را از نوات
4 ای خط سبزت برات خون من کم نویس آن خط که مردیم از برات
5 دی دوایی می نبشتی از قلم حال من نشنید و دل خون شد دوات
6 ای به زلف و خال چون لیل دجا در دل و جانم غم لیلی دوجات
7 نزد ترکان ما ترا قدر ار چه نیست نزد ما، ای ترک، یک دم باش مات
8 دل بلات ار بت پرستان میدهند بت پرستم من، که دادم دل بلات
9 گر نجات از عشق جویی، اوحدی پیش او هم، نه رهت باشد، نه جات