زبان طعنه ما کوته از از نظیری نیشابوری غزل 121

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

زبان طعنه ما کوته از بریدن نیست

1 زبان طعنه ما کوته از بریدن نیست علاج شکوه عاشق بجز شنیدن نیست

2 ز بسکه گشته ام از درد انتظار ضعیف نگاه را به رخت قوت رسیدن نیست

3 چنان که خانه زندانیان فرود آید شکسته جان قفس و جرئت پریدن نیست

4 ز بی تعلقی خویشتن به این شادم که جان سپردن اگر هست دل طپیدن نیست

5 به هجر و وصل و ملال و نشاط گریه کنم در آن دلی که طلب هست آرمیدن نیست

6 ز تار زلف تو زنار بر میان دارم بیا که مصلحت پیرهن دریدن نیست

7 گرفته طبع «نظیری » سؤال ازو مکنید درخت گل نشکفتست و وقت چیدن نیست

عکس نوشته
کامنت
comment