- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باده مشکبوی ما بید و کنار کشت ما کوثر و سلسبیل ما طوبی ما بهشت ما
2 بس که غم تو بوده است تعبیه در سرشت ما نسخه فتنه می برد چرخ ز سرنوشت ما
3 حسرت وصل از چه رو چون به خیال سرخوشیم ابر اگر بایستد بر لب جوست کشت ما
4 نور خرد ز آگهی خواهش تن پدید کرد صرف ز قوم دوزخ ست نامیه در بهشت ما
5 این همه از عتاب تو ایمنی عدو چراست؟ ای به بدی و ناخوشی خوی تو سرنوشت ما
6 برده صد اربعین به سر، بر سر صد هزار خم گر بنهی در آفتاب، باده چکد ز خشت ما
7 بی خطر از خودی برآ، لب به «انا الصنم » گشا شیوه گیر و دار نیست در کنش کنشت ما
8 باده اگر بود حرام بذله خلاف شرع نیست دل ننهی به خوب ما، طعنه مزن به زشت ما
9 گفت به حکم حسرتی غالب خسته این غزل شاد به هیچ می شود طبع وفا سرشت ما