1 نیاز نامهٔ ما عرض سجده عنوانیست ز خامه آنچه برون ریخت نقش پیشانیست
2 درین جریده به تسخیر وحشیان خیال صریر خامه نفسسوزی پریخوانیست
3 سروش انجمن عشق این ندا دارد که هر چه میشنوی نغمهٔ تو میدانیست
4 چه جلوهها که از این انجمن نمیگذرد چه جلوهها که از این انجمن نمیگذرد
5 مجاز پردهٔ ناموسی حقیقت توست به هوش باش که زیر لباس عریانیست
6 دمیدهایم چو صبح از طبیعت وحشت غبار ما همه آثار دامنفشانیست
7 عدم توهم هستیست هرچه باداباد رسیدهایم به آبادیی که وبرانیست
8 به پیچ و تاب نفس دل مبند فارغ باش که این غبار تپش کاکل پریشانیست
9 غرور شیوهٔ اهل ادب نمیباشد سری که موج گهر میکشد گریبانیست
10 قماش فهم نداریم ورنه خوبان را اتوی پیرهن ناز چین پیشانیست
11 به جزر و مد تلاطم سبب مخواه و مپرس محیط سودن کفهای ناپشیمانیست
12 غبار مهلت هستی کسی چه بشکافد ز خاک میشنویم اینکه باد زندانیست
13 مکن تهیهٔ آرایش دگر بیدل چراغ محفل تسلیم چشم قربانیست
دیدگاهها **