1 دفتر دانش ما اشگروان پاک بشست خیز تا از خط جانانه سودای طلبیم
1 ذوالجناح ان رفرف معراج عشق بر سر از نور نبوت تاج عشق
2 چونهمای از تیر شهپر کرده باز پر فشان آمد سوی شاه حجاز
1 شد چوست از شهسوار دین رکاب کرد رو با مرکب صرصر شتاب
2 کایهمایون مرکب رفرف خرام رشتۀ مریم ترا طوق لکام
1 در کار عشق حاجت تیغ و خدنگ نیست خصمی که دل بصلح دهد جای جنگ نیست
2 طفلان بهایهوی کشندم بسوی دشت کاندر خور جنون تو در شهر سنگ نیست