مخبر ما رفت و آمد از ملک‌الشعرا بهار مثنوی 606

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

مخبر ما رفت و آمد تنگدست

1 مخبر ما رفت و آمد تنگدست بیخبر چون گنگ خواب‌آلود مست

2 دفتری خالی ز اخبار جدید همچو چشم بنده اوراقش سفید

3 لب ز بوری سوی زبرآوبخه وز دهانش آب حسرت ربخته

4 یک نظرسوی من و دیگر نظر سوی‌ شاگردی که می‌خواهد خبر

5 گفتم اخبار وزارتخانه چیست‌؟ اطلاعات خود و بیگانه چیست‌؟

6 چیست اوضاع اخیر اصفهان‌؟ چیست احوالات آذربایجان‌؟

7 کار مظلومین کردستان چه شد؟ قصه کاشان و اردستان چه شد؟

8 دولت از سلماس و خوی اگاه نیست پس بگو اوضاع کرمانشاه چیست‌؟

9 دانم آگه نیستی از ناصری کس ندید آن تلگراف آخری

10 لیک در دزفول و خوزستان چه بود؟ وقعهٔ بوشهر و شهرستان چه بود؟

11 صحبت سنجابی و کلهر چه شد؟‌! در بروجرد اغتشاش لر چه شد؟

12 از جنوب ار نیست اصلا اطلاع ور در آنجا نیست دعوا و نزاع

13 استرآباد و قشون روس چیست‌؟‌!! گفتگوی گنبد قابوس چیست‌؟

14 گفتگوی شاهرود آخر چه بود؟ من ندانم هرچه بود آخر چه بود؟

15 خود بگو مازندران حالش چیه‌؟ انزلی و رشت احوالش چیه‌؟

16 روس در قزوین چه وارد کرده است‌؟ یا چه میزان قوه بیرون برده است‌؟

17 من ز هر جانب از او اندر سئوال مخبر بیچاره سرگردان و لال

18 گفتمش بیچاره گنگی یا کری‌؟‌!! یا تو هم‌ چون من به‌ حال دیگری‌؟‌!

19 ساعت پنج است و مطلب لازم است از برای اول شب لازمست

20 مطبعه بیکار و سرگردان شده روزنامه بی‌خبر، ویلان شده

21 آخر آمد مخبر بیچاره جِر عقدهٔ حلقوم او شد منفجر

22 گفت صد لعنت به شمر و حرمله داد از دست وزیر داخله‌!

عکس نوشته
کامنت
comment