- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرغ ما دوش سرایندهٔ بستانی بود داشت گلبانگی و معشوف گلستانی بود
2 دیده کز نعمت دیدار نبودش سپری مگسی بود که مهمان سرخوانی بود
3 دست امید که یک بار نقابی نکشید بود دور از سر و نزدیک به دامانی بود
4 آنکه از تشنگیش بود گذر بر ظلمات تف نشان جگرش چشمهٔ حیوانی بود
5 ریشه تفسیدهٔ گیاهی ز لب کوثر رست که ز ابرش هوس قطرهٔ بارانی بود
6 خویش را ساخته آماده سد شعله خسی گرم همصحبتی آتش سوزانی بود
7 بود وحشی که ز رخسار تو شد قافیه سنج یا نواساز گلی مرغ خوش الحانی بود