- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غیر از حیا چه پیش توان برد در عرق چون اشک سعی تا قدم افشرد در عرق
2 با این هجوم عجز به هرجا قدم زدیم خجلت بساط آبله گسترد در عرق
3 بر روی ما ز شرم نموهای اعتبار رنگی نکرد گل که نیفشرد در عرق
4 شور شکست شیشه ز توفان گذشته است آن سنگدل مگر دلی آزرد در عرق
5 شبنم چه واکشد ز تماشای این چمن ما راگشاد چشم فرو برد در عرق
6 گرد هوس به سعی خجالت نشاندهایم کم نیست ته نشینی این درد در عرق
7 نومید وصل بود دل از ساز انفعال آیینهات ز ما غلطی خورد در عرق
8 بیدل تلاش عجز به جایی نمیرسد خلقی چو شمع داغ شد و مرد در عرق