دگر خدا بود ای دل سر از نظیری نیشابوری غزل 519

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

دگر خدا بود ای دل سر کجا داری

1 دگر خدا بود ای دل سر کجا داری که یک دو روز شد آتش به زیر پا داری

2 درین دیار به چشمم غریب می آیی نه آن دلی تو دلا رنگ آشنا داری

3 چه غم که در طلبت دیده ام غبار گرفت اگر تو از پی این دیده توتیا داری

4 چو مس در آتش صد امتحان گداخته ام به جستن تو که حسنی چو کیمیا داری

5 نشاط هر گذر و خوش دلی هر کویی برای یک نظرم دربه در چرا داری

6 صفیر ناله جانسوز آشیان من است تو شاخ گل همه مرغان خوش نوا داری

7 به صد نیاز «نظیری » کمین فرصت مکن که دام در گذر خانه هما داری

عکس نوشته
کامنت
comment