- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یا که به راه آرم این صید دل رمیده را یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را
2 یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن یا به تو واگذارم این جسم به خون طپیده را
3 یا که غبار پات را نور دو دیده میکنم یا به دو دیده مینهم پای تو نور دیده را
4 یا به مکیدن لبی جان به بها طلب مکن یا بستان و بازده لعل لب مکیده را
5 کودک اشگ من شود خاکنشین ز ناز تو خاکنشین چرا کنی کودک ناز دیده را
6 چهره به زر کشیدهام بهر تو زر خریدهام خواجه به هیچکس مده بندهٔ زر خریده را
7 گر ز نظر نهان شوم چون تو به ره گذر کنی کی ز نظر نهان کنم اشگ به ره چکیده را
8 بانوی مصر اگر کند صورت عشق را نهان یوسف خسته چون کند پیرهن دریده را
9 گر دو جهان هوس بود بیتو چه دسترس بود باغ ارم قفس بود طایر پر بریده را
10 جز دل و جان چه آورم بر سر ره چو بنگرم ترک کمین گشاده و شوخ کمان کشیده را
11 بلعجبی شنیدهام، چیز ندیده دیدهام اینکه فروغ دیدهام دیده کند ندیده را
12 خیز بهار خونجگر جانب بوستان گذر تا ز هزار بشنوی قصهٔ ناشنیده را