1 یا خیالت را بگو تا رو بگرداند ز من چون به بستر آرزوی خواب باشد بی توام
2 یا بیاسایم دمی با وی، فرو میرد مگر آتش افروخته در استخوان پهلوم
3 من بدانسانم ز هجر تو که دانستی، ولی بازگشتی هست مر وصل ترا ای مه روم؟
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 اگر مرد کاری در دوست باز است وگر قصه جویی، حکایت دراز است
2 بود کار آزادگان ترک هستی به ابحاث محمود و نقل ایاز است
1 نازم به رعنا دلبری سالار هر دو عالم است بینم به پای اخترش افشانده تاج آدم است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به