-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یا رب این مهجور را در بزم وصلت بار ده ار می روحانیانش ساغر سرشار ده
2 دل بجان آمد مرا زین عالم پر شور و شر راه بنما سوی قدسم عیش بی آزار ده
3 سخت میترسم که عالم گردد از اشگم خراب یا رب این سیلاب خون را ره بدریا بار ده
4 در فراقت مردم ایجان جهان رحمی بکن یا دلم خوش کن موعدی با به وصلم بار ده
5 دل همیخواهد که قربانت شود در عید وصل جام لاغر را بپرور شیوهٔ این کار ده
6 تیره شد جان و دلم از امتزاج آب و گل سینه را اسرار بخش و دیده را انوار ده
7 عقل جزئی از سرم کن دور و عقل کل فرست زنگ غم بزدای از دل شادی غمخوار ده
8 تا بکی مخمور باشند از می روز الست عاکفان کوی خود را باده اسرار ده
9 هر گروهی را ز فضلت نعمتی شایسته بخش زاهدان را وعد جنت عاشقان را بار ده
10 یا رب آنساعت که از دهشت زبان ماند ز کار فیض را الهام حق کن طاقت گفتار ده