1 یا رب ز کمال لطف خاصم گردان واقف بحقایق خواصم گردان
2 از عقل جفا کار دل افگار شدم دیوانهٔ خود کن و خلاصم گردان
1 غم عاشق سینهٔ بلا پرور ماست خون در دل آرزو ز چشم ترماست
2 هان غیر، اگر حریف مایی پیش آی کالماس بجای باده در ساغر ماست
1 از بار گنه شد تن مسکینم پست یا رب چه شود اگر مرا گیری دست
2 گر در عملم آنچه ترا شاید نیست اندر کرمت آنچه مرا باید هست
1 بر شکل بتان رهزن عشاق حقست لا بل که عیان در همه آفاق حقست
2 چیزیکه بود ز روی تقلید جهان والله که همان بوجه اطلاق حقست
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما