خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

یا وصل تو را نشانه بایستی از خاقانی شروانی غزل 341

غزل 341 ام از 1365 غزلیات

یا وصل تو را نشانه بایستی

1 یا وصل تو را نشانه بایستی یا درد مرا کرانه بایستی

2 می‌سوزم ازین غم و نمی‌بیند این آتش را زبانه بایستی

3 گفتی به طلب رسی به کوی ما خود کوی تو را نشانه بایستی

4 تا دل به وصال تو رسد روزی در عهدهٔ آن زمانه بایستی

5 خود را سگ کوی تو گمان بردم این قدر گمان خطا نه بایستی

6 محروم ز آستانه‌ات هستم سگ محرم آستانه بایستی

7 بر هیچم هر زمان بیازاری آزار تو را بهانه بایستی

8 گر دهر، دو روی و بخت ده رنگ است باری دل تو یگانه بایستی

9 آوخ همه نقب بر خراب آمد یک نقب به گنج‌خانه بایستی

10 بر ابلق آسمان ز زلف تو شیب سر تازیانه بایستی

11 در زلف تو ز آبنوس روز و شب از دست مشاطه شانه بایستی

12 در دانهٔ دل نماند مغز آوخ در خوشهٔ عمر دانه بایستی

13 خاقانی فسانه شد عشقت در دست تو این فسانه بایستی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یا وصل تو را نشانه بایستی

شاعر شعر یا وصل تو را نشانه بایستی چه کسی است ؟

شاعر شعر یا وصل تو را نشانه بایستی خاقانی شروانی می باشد.

شعر یا وصل تو را نشانه بایستی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر یا وصل تو را نشانه بایستی چیست ؟

قالب شعر یا وصل تو را نشانه بایستی غزل است

مضمون اصلی شعر یا وصل تو را نشانه بایستی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی