- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یا مرگ یا وصال ای کاش عنقریب یا این دهد خدایا آن کند نصیب
2 از عزت جهان چندین مخور فریب چون هر فراز آن دارد بسی نشیب
3 دانی که وصل چیست فرخنده خلعتی است اما فغان که نیست جز در بر رقیب
4 دور از تو رفته تاب از دل زدیده خواب لب تشنه را از آب تا کی بود شکیب؟
5 بستم لب از فغان کای گل به گوش تو بانگ زغن یکیست با صوت عندلیب
6 جز از لب تواش درمان نمی توان دردا مرا اگر عیسی شود طبیب
7 از الفت منش حاجب به منع نیست ز آمیزش کسان منعش کن ای ادیب
8 زان عیسوی صنم زاهد دین گذشت من از چه در صلب پنهان کنم صلیب
9 تا این زمان (سحاب) از طبع کس نخاست بحری چنین بدیع نظمی چنین عجیب