-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ستم شریک من یاس خوشدن ستم است حریف عذر هزار آرزو شدن ستم است
2 دلیست در بغلت بو کن و تسلی باش چو آهوان ز هوا نافه جو شدن ستم است
3 مرا به حیرت آیینه رحم میآید طرف بهاینهمه زشت و نکو شدن ستم است
4 فنا نگشته ز تنزیه شرم باید داشت به رنگ بال نیفشانده بو شدن ستم است
5 ز حرص ذلت حاجت به هیچ در مبرید به شرم تشنهلب آبرو شدن ستم است
6 ز بس گداختهام از نظر نهان شدهام هنوزپیش میان تو مو شدن ستم است
7 به سجده خاک شو و محو یک تیمم باش عرقفروش دوام وضو شدن ستم است
8 دل آب میشود از نام وصل خاموشم ادب پیام حدیث مگو شدن ستم است
9 به کارگاه عناصر دماغ میسوزم چراع خیره سر چارسو شدن ستم است
10 به هجر زندهام آیینه پیش من مگذار جدا ز یار به خود روبهرو شدن ستم است
11 ز خویش درنگذشتهست هیچکس بیدل به وهم دور مرو برمن اوشدن ستم است