-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز شد در عاشقی بابی دگر بر جمال یوسفی تابی دگر
2 مژده بیداران راه عشق را آنک دیدم دوش من خوابی دگر
3 ساخته شد از برای طالبان غیر این اسباب اسبابی دگر
4 ابرها گر مینبارد نقد شد از برای زندگی آبی دگر
5 یارکان سرکش شدند و حق بداد غیر این اصحاب اصحابی دگر
6 سبزه زار عشق را معمور کرد عاشقان را دشت و دولابی دگر
7 وین جگرهایی که بد پرزخم عشق شد درآویزان به قلابی دگر
8 عشق اگر بدنام گردد غم مخور عشق دارد نام و القابی دگر
9 کفشگر گر خشم گیرد چاره شد صوفیان را نعل و قبقابی دگر
10 گر نداند حرف صوفی دان که هست دردهای عشق را بابی دگر
11 از هوای شمس دین آموختم جانب تبریز آدابی دگر