باز بر عاشق فروش آن سوسن آزاد از سنایی غزنوی غزل 4

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

باز بر عاشق فروش آن سوسن آزاد را

1 باز بر عاشق فروش آن سوسن آزاد را باز بر خورشید پوش آن جوشن شمشاد را

2 باز چون شاگرد مومن در پس تخته نشان آن نکو دیدار شوخ کافر استاد را

3 ناز چون یاقوت گردان خاصگان عشق را در میان بحر حیرت لولو فریاد را

4 خویشتن بینان ز حسنت لافگاهی ساختند هین ببند از غمزه درها کوی عشق آباد را

5 هر چه بیدادست بر ما ریز کاندر کوی داد ما به جان پذرفته‌ایم از زلف تو بیداد را

6 گیرم از راه وفا و بندگی یک سو شویم چون کنیم ای جان بگو این عشق مادرزاد را

7 زین توانگر پیشگان چیزی نیفزاید ترا کز هوس بردند بر سقف فلک بنیاد را

8 قدر تو درویش داند ز آنکه او بیند مقیم همچو کرکس در هوا هفتاد در هفتاد را

9 خوش کن از یک بوسهٔ شیرین‌تر از آب حیات چو دل و جان سنایی طبع فرخ‌زاد را

عکس نوشته
کامنت
comment