-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مه را چو تو رخ باز کنی تاب نباشد چون روز شود رونق مهتاب نباشد
2 از تشنگی لعل تو در کوی تو میرم با خاک بسازیم اگر آب نباشد
3 تا بر نکند نرگس مست تو سر از خواب شک نیست که در دیده ما خواب نباشد
4 آن را چه خبر باشد از احوال دل ما کز خون جگر غرقه غرقاب نباشد
5 جز روی تو گر کعبه نباشد عجبی نیست آن را که جز ابروی تو محراب نباشد
6 عشقی که حقیقی نبود ذوق نبخشد مستی نکند باده اگر ناب نباشد
7 ما و غم و سختی و در دوست که نبود از بابت ما هرچه ازین باب نباشد
8 گر اشک مرا نیست سکون، طرفه مدارید کاین خاصیت اندر تن سیماب نباشد
9 شادی جلال ار چه بود بی می و معشوق عشرت نتوان کرد چو اسباب نباشد