بگشای پای ما که کمند وفای از سحاب اصفهانی غزل 16

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

بگشای پای ما که کمند وفای تو

1 بگشای پای ما که کمند وفای تو محکم تر است از همه بندی به پای ما

2 رفتیم از پی دل و دانی به راه عشق گمراه تر از ما که بود رهنمای ما

3 گر چون تو دلبری برد از کف دل ترا آگه شوی ز حال دل مبتلای ما

4 چون مرگ غیر باعث آزردگی تست شادیم از این که نیست اثر در دعای ما

5 تیغ از میان کشیدی و از دل کشیدی آه کشتی از آن و دادی ازین خونبهای ما

6 خواهیم مرگ مدعی و خویش تا شود هم مطلب تو حاصل و هم مدعای ما

7 بیماری رقیب به حالم نکرد سود سازد مگر وسیله ی دیگر خدای ما

8 حیران که در دل که کند جا غم جهان تا شد بر آستانه ی میخانه جای ما

9 تا چیست سر اینکه به بیگانگان (سحاب) زود آشنا شود بت دیر آشنای ما

عکس نوشته
کامنت
comment