عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

یکی صوفی گذر از عطار نیشابوری الهی نامه 1118

الهی نامه 1118 ام از 5015 بخش دوم

یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28

1 یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه عصا را بر سگی زد در سر راه

2 چو زخمی سخت بر دست سگ افتاد سگ آمد در خروش و در تگ افتاد

3 به پیش بوسعید آمد خروشان بخاک افتاد دل از کینه جوشان

4 چو دست خود بدو بنمود برخاست ازان صوفی غافل داد می‌خواست

5 بصوفی گفت شیخ ای بی وفا مرد کسی با بی‌زبانی این جفا کرد

6 شکستی دست او تا پست افتاد چنین عاجز شد وأز دست افتاد

7 زبان بگشاد صوفی گفت ای پیر نبود از من که از سگ بود تقصیر

8 چو کرد او جامهٔ من نانمازی عصائی خورد از من نه ببازی

9 کجا سگ می‌گرفت آرام آنجا فغان می‌کرد و می‌زد گام آنجا

10 بسگ گفت آنگه آن شیخ یگانه که تو از هر چه کردی شادمانه

11 بجان من می‌کشم آنرا غرامت بکن حکم و میفگن با قیامت

12 وگر خواهی که من بدهم جوابش کنم از بهر تو اینجا عقابش

13 نخواهم من که خشم آلود گردی چنان خواهم که تو خشنود گردی

14 سگ آنگه گفت ای شیخ یگانه چو دیدم جامهٔ او صوفیانه

15 شدم ایمن کزو نبود گزندم چه دانستم که سوزد بند بندم

16 اگر بودی قباپوشی درین راه مرا زو احترازی بودی آنگاه

17 چو دیدم جامهٔ اهل سلامت شدم ایمن ندانستم تمامت

18 عقوبت گر کنی او را کنون کن وزو این جامهٔ مردان برون کن

19 که تا از شرِّ او ایمن توان بود که از رندان ندیدم این زیان بود

20 بکش زو خرقهٔ اهل سلامت تمامست این عقوبت تا قیامت

21 چو سگ را در ره او این مقامست فزونی جُستنت بر سگ حرامست

22 اگر تو خویش از سگ بیش دانی یقین دان کز سگی خویش دانی

23 چو افگندند در خاکت چنین زار بباید اوفتادن سر نگون سار

24 که تا تو سرکشی در پیش داری بلاشک سرنگونی بیش داری

25 ز مُشتی خاک چندین چیست لافت که بهر خاک می‌بُرّند نافت

26 همی هر کس که اینجا خاک تر بود یقین می‌دان که آنجا پاکتر بود

27 چو مردان خویشتن را خاک کردند بمردی جان و تن را پاک کردند

28 سرافرازان این ره زان بلندند که کلّی سرکشی از سرفگندند

شعر قالب : الهی نامه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه

شاعر شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه چه کسی است ؟

شاعر شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه عطار نیشابوری می باشد.

شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه چیست ؟

قالب شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه الهی نامه است

سبک شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه چیست ؟

سبک شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر یکی صوفی گذر می‌کرد ناگاه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
عطار نیشابوری

یکی صوفی گذر از عطار نیشابوری الهی نامه 1118

الهی نامه 1118 ام از 5015 بخش دوم
بنر