یکی مرغ زیرک، ز کوتاه از پروین اعتصامی قطعه‌ 141

پروین اعتصامی

آثار پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

یکی مرغ زیرک، ز کوتاه بامی

1 یکی مرغ زیرک، ز کوتاه بامی نظر کرد روزی، بگسترده دامی

2 بسان ره اهرمن، پیچ پیچی بکدار نطعی، ز خون سرخ فامی

3 همه پیچ و تابش، عیان گیروداری همه نقش زیباش، روشن ظلامی

4 بهر دانه‌ای، قصه‌ای از فریبی بهر ذره نوری، حدیثی ز شامی

5 بپهلوش، صیاد ناخوبرویی بکشتن حریصی، بخون تشنه کامی

6 نه عاریش از دامن آلوده کردن نه‌اش بیم ننگی، نه پروای نامی

7 زمانی فشردی و گاهی شکستی گلوی تذروی و بال حمامی

8 از آن خدعه، آگاه مرغ دانا بصیاد داد از بلندی سلامی

9 بپرسید این منظر جانفزا چیست که دارد شکوه و صفای تمامی

10 بگفتا، سرائی است آباد و ایمن فرود آی از بهر گشت و خرامی

11 خریدار ملک امان شو، چه حاصل ز سرگشتگیهای عمر حرامی

12 بخندید، کاین خانه نتوان خریدن که مشتی نخ است و ندارد دوامی

13 نماند بغیر از پر و استخوانی از آن کو نهد سوی این خانه گامی

14 نبندیم چشم و نیفتیم در چه نبخشیم چیزی، نخواهیم وامی

15 بدامان و دست تو، هر قطرهٔ خون مرا داده است از بلائی پیام

16 فریب جهان، پخته کردست ما را تو، آتش نگه‌دار از بهر خامی

عکس نوشته
کامنت
comment