یکی از علما خورندهٔ از سعدی شیرازی گلستان 10

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

یکی از علما خورندهٔ بسیار داشت و کفاف اندک. یکی را از بزرگان که در او معتقد بود بگفت. روی از توقع او در هم کشید...

یکی از علما خورندهٔ بسیار داشت و کفاف اندک. یکی را از بزرگان که در او معتقد بود بگفت. روی از توقع او در هم کشید و تعرّض سؤال از اهل ادب در نظرش قبیح آمد. ,

2 ز بخت روی ترش کرده پیش یار عزیز مرو که عیش بر او نیز تلخ گردانی

3 به حاجتی که روی تازه روی و خندان رو فرو نبندد کار گشاده پیشانی

آورده‌اند که اندکی در وظیفهٔ او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودت معهود بر قرار ندید گفت: ,

5 بِئس المطاعِمُ حینَ الذُلِّ تَکسِبُها القِدرُ مُنْتَصَبٌ وَ القَدرُ مَخفوضٌ

6 نانم افزود و آبرویم کاست بینوایی به از مذلت خواست

عکس نوشته
کامنت
comment