شبی به ترک سر خویشتن از اوحدی مراغه‌ای غزل 156

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

شبی به ترک سر خویشتن بخواهم گفت

1 شبی به ترک سر خویشتن بخواهم گفت حکایت تو به مرد و به زن بخواهم گفت

2 حدیث چهره و قد و رخ تو سر تاسر به پیش سوسن و سرو و سمن بخواهم گفت

3 ز چین زلف تو رمزی چو نافه سربسته درین دو روز به مشک ختن بخواهم گفت

4 حکایت زقن و زلف و عارضت، یعنی حدیث یوسف و جاه و رسن بخواهم گفت

5 به جان رسید درین پیرهن تنم بی‌تو به ترک صحبت این پیرهن بخواهم گفت

6 رقیب قصهٔ دردم که گفت می‌گویم رها مکن که بگوید، که من بخواهم گفت

7 جنایتی که تو بر جان اوحدی کردی گرم به گور بری در کفن بخواهم گفت

عکس نوشته
کامنت
comment