یکی پادشا خانه‌زآهن از ملک‌الشعرا بهار مثنوی 615

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

یکی پادشا خانه‌زآهن بساخت

1 یکی پادشا خانه‌زآهن بساخت شبی آتش افتاد و آهن گداخت

2 پژوهش گرفتندکآن از چه بود شراری چنین بی‌امان از چه بود

3 پس از جهد بسیار بردند راه به دود دل عاجزی بی گناه

عکس نوشته
کامنت
comment