یکی در بیابان سگی تشنه از سعدی شیرازی بوستان 11

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

یکی در بیابان سگی تشنه یافت

1 یکی در بیابان سگی تشنه یافت برون از رمق در حیاتش نیافت

2 کله دلو کرد آن پسندیده کیش چو حبل اندر آن بست دستار خویش

3 به خدمت میان بست و بازو گشاد سگ ناتوان را دمی آب داد

4 خبر داد پیغمبر از حال مرد که داور گناهان از او عفو کرد

5 الا گر جفاکاری اندیشه کن وفا پیش گیر و کرم پیشه کن

6 کسی با سگی نیکویی گم نکرد کجا گم شود خیر با نیکمرد؟

7 کرم کن چنان که‌ت برآید ز دست جهانبان در خیر بر کس نبست

8 به قنطار زر بخش کردن ز گنج نباشد چو قیراطی از دسترنج

9 برد هر کسی بار در خورد زور گران است پای ملخ پیش مور

عکس نوشته
کامنت
comment