-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یکی ترسا مسلمان گشت و پیروز بمی خوردن شد آن جاهل دگر روز
2 چو مادر مست دید او را ز دردی بدو گفت ای پسر آخر چه کردی
3 که شد آزرده عیسی زود ازتو محمّد ناشده خشنود از تو
4 مخنّث وار رفتن ره نکو نیست که هر رعنا مزاجی مرد او نیست
5 بمردی رَو دران دینی که هستی که نامردیست در دین بت پرستی