سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

روزی به زنخدانت گفتم به از سعدی شیرازی غزل 624

غزل 624 ام از 1930 غزلیات

روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی

1 روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی گفت ار نظری داری ما را به از این بینی

2 خورشید و گلت خوانم هم ترک ادب باشد چرخ مه و خورشیدی باغ گل و نسرینی

3 حاجت به نگاریدن نبود رخ زیبا را تو ماه پری پیکر زیبا و نگارینی

4 بر بستر هجرانت شاید که نپرسندم کس سوخته خرمن را گوید به چه غمگینی

5 بنشین که فغان از ما برخاست در ایامت بس فتنه که برخیزد هر جا که تو بنشینی

6 گر بنده خود خوانی افتیم به سلطانی ور روی بگردانی رفتیم به مسکینی

7 کس عیب نیارد گفت آن را که تو بپسندی کس رد نتواند کرد آن را که تو بگزینی

8 عشق لب شیرینت روزی بکشد سعدی فرهاد چنین کشته‌ست آن شوخ به شیرینی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی

شاعر شعر روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی چه کسی است ؟

شاعر شعر روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی سعدی شیرازی می باشد.

شعر روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی چیست ؟

قالب شعر روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی غزل است

مضمون اصلی شعر روزی به زنخدانت گفتم به سیمینی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر