سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

روزی به غرور جوانی سخت از سعدی شیرازی گلستان 4

گلستان 4 ام از 1930 باب ششم در ضعف و پیری

روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده.

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده. ,

پیرمردی ضعیف از پس کاروان همی‌آمد و گفت: چه نشینی که نه جای خفتن است؟ ,

گفتم: چون روم که نه پای رفتن است؟! ,

گفت: این نشنیدی که صاحبدلان گفته‌اند: رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن. ,

5 ای که مشتاق منزلی مشتاب پند من کار بند و صبر آموز

6 اسب تازی دو تگ رود به شتاب و اشتر آهسته می‌رود شب و روز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده.

شاعر شعر روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده. چه کسی است ؟

شاعر شعر روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده. سعدی شیرازی می باشد.

شعر روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده. در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده. چیست ؟

قالب شعر روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده. گلستان است

مضمون اصلی شعر روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده. چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.