1 یک روز بپرسید منوچهر ز سالار کاندر همه عالم چه به ای سام نریمان
2 او داد جوابش که در این عالم فانی گفتار حکیمان به و کردار ندیمان
1 تا گل لعل روی بنمودست بلبل از خرمی نیاسودست
2 دیرگاهست تا چو من بلبل عاشق بوستان و گل بودست
1 نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا
2 در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا