یکی دیوانه چوبی از عطار نیشابوری الهی نامه 22

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

یکی دیوانه چوبی بر نشسته

1 یکی دیوانه چوبی بر نشسته بتگ می‌شد چو اسپی تنگ بسته

2 دهانی داشت همچون گل ز خنده چو بلبل جوش در عالم فکنده

3 یکی پرسید ازو کای مردِ درگاه چنین گرم ازچه می‌تازی تودر راه

4 چنین گفت او که در میدانِ عالم هوس دارم سواری کرد یک دم

5 که چون دستم فرو بندند ناکام نجنبد یک سر مویم بر اندام

6 اگر هستی درین میدان تو بر کار نصیب خویشتن مردانه بردار

7 چو از ماضی و مستقبل خبر نیست بجز عمر تو نقدی ما حضر نیست

8 مده این نقد را بر نسیه بر باد که بر نسیه کسی ننهاد بنیاد

9 چو یک نقطه‌ست از عمر تو بر کار هزاران چرخ زن بر وی چو پرگار

10 خوشی با نقدِ این الوقت می‌ساز چو بیکاران به پیش و پس مشو باز

11 اگر تو پس روی و پیش آئی بلای روزگار خویش آئی

عکس نوشته
کامنت
comment