1
باری ازین عمر سفله سیر شدم سیر
تازه جوانم ز غصه پیر شدم پیر
2
پیر پسند ای عروس مرگ! چرائی؟
من که جوانم، چه عیب دارم «بی پیر»؟
3
زود به من هر چه می کنی، بکن ای دهر!
آنچه ز دست آید، مباد کنی دیر!
4
از چه بر اوضاع کائنات نخندم؟
مسخره بازیست این جهان زبر و زیر!
5
آخر انصاف برده، ای فلک انصاف!
اندک وجدان، ای آسمان مه و تیر!
6
گرسنه من، نجل نان مدام خورد خر
برهنه من، پوستین خز، تن خنزیر؟