باری ازین عمر سفله سیر از میرزاده عشقی قصیده 9

میرزاده عشقی

آثار میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

باری ازین عمر سفله سیر شدم سیر

1 باری ازین عمر سفله سیر شدم سیر تازه جوانم ز غصه پیر شدم پیر

2 پیر پسند ای عروس مرگ! چرائی؟ من که جوانم، چه عیب دارم «بی پیر»؟

3 زود به من هر چه می کنی، بکن ای دهر! آنچه ز دست آید، مباد کنی دیر!

4 از چه بر اوضاع کائنات نخندم؟ مسخره بازیست این جهان زبر و زیر!

5 آخر انصاف برده، ای فلک انصاف! اندک وجدان، ای آسمان مه و تیر!

6 گرسنه من، نجل نان مدام خورد خر برهنه من، پوستین خز، تن خنزیر؟

عکس نوشته
کامنت
comment