دگر بار ای مسلمانان ستمگر از سنایی غزنوی غزل 261

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

دگر بار ای مسلمانان ستمگر گشت جانانم

1 دگر بار ای مسلمانان ستمگر گشت جانانم گهی رنجی نهد بر دل گهی بی جان کند جانم

2 به درد دل شدم خرسند که جز او نیست دلبندم به رنج تن شدم راضی که جز او نیست جانانم

3 به بازی گفتمش روزی که دل بر کن کنون از من نبردست ای عجب هرگز جزین یکبار فرمانم

4 شفیع آرم که را دیگر که را گویم که را خوانم کزین بازی ناخوش من پشیمانم پشیمانم

5 کنون نزدیک وی پویم وفا و مهر او جویم مگر بر من ببخشاید چو بیند چشم گریانم

عکس نوشته
کامنت
comment