- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در سفر هوای تو بیخبرم به جان تو نیک مبارک آمدهست این سفرم به جان تو
2 لعل قبا سمر شدی چونک در آن کمر شدی کشته زار در میان زان کمرم به جان تو
3 همچو قمر برآمدی بر قمران سر آمدی همچو هلال زار من زان قمرم به جان تو
4 خشک و ترم خیال تو آینه جمال تو خشک لبم ز سوز دل چشم ترم به جان تو
5 تا تو ز لعل بستهات تنگ شکر گشادهای چون مگس شکسته پر بر شکرم به جان تو
6 دام همیشه تا بود آفت بال و پر بود رسته شود ز دام تو بال و پرم به جان تو
7 در تبریز شمس دین هست چراغ هر سحر طالب آفتاب من چون سحرم به جان تو