- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روی تو که ماه را خجل دارد شاهی است که ملک جان و دل دارد
2 یک ترک ز لشکر جمال تو از ملک ولایت چگل دارد
3 وآن سدره منتهای قد تو مر طوبی را بزیر ظل دارد
4 دل نبود از تو منفصل زیرا چشم از تو خیال متصل دارد
5 غم ملک دلت و او درین دعوی از قاضی عشق تو سجل دارد
6 گفتم ببساط وصل پیوندم ای تن ز تو پای روح گل دارد
7 چل صبح بجوی از آنکه این دلبر ماهیست که روزها چهل دارد
8 در خطبه وصفش ار خطایی رفت عقل از چه مرا بدان خجل دارد
9 در جامع تن که منبر روح است شمشیر زبان خطیب دل دارد