- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر آن سرم که نیاسایم از مشقت راه روم به شهر دگر چون هلال اول ماه
2 به سبزی سر خوان کسی نیارم دست کنم قناعت و راضی شوم به برگ گیاه
3 کشیده باد مرا میل آهنین در چشم اگر کنم به زر آفتاب چشم سیاه
4 دل چو آینه ام تیره شد در این پستی بس است چند نشینم چو آب در تک چاه
5 به قعر چاه فنا اهل جاه از آن رفتند که پیش یار ستمگر نمیکنند نگاه