1 بر خاک درش هر که مقامی دارد در هر دو جهان جاه تمامی دارد
2 یاری که بود به عشق او بدنامی بدنام مگو که نیک نامی دارد
1 می زخم عشق می نوشیم ما خلعتی از عشق می پوشیم ما
2 در طریق عاشقی چون عاشقان مدتی شد تا که می کوشیم ما
1 عاشقی دریادلی از ما طلب آن چنان گوهر در این دریا طلب
2 نقد گنج کنت کنزا را بجو از همه اسما مسمی را طلب
1 ساغر پر شراب را دریاب آب نوش و حباب را دریاب
2 چیست نقش خیال جمله حجاب بی حجابست حجاب را دریاب