- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برآ بر بام و اکنون ماه نو بین درآ در باغ و اکنون سیب می چین
2 از آن سیبی که بشکافد در روم رود بوی خوشش تا چین و ماچین
3 برآ بر خرمن سیب و بکش پا ز سیب لعل کن فرش و نهالین
4 اگر سیبش لقب گویم وگر می وگر نرگس وگر گلزار و نسرین
5 یکی چیز است در وی چیست کان نیست خدا پاینده دارش یا رب آمین
6 بیا اکنون اگر افسانه خواهی درآ در پیش من چون شمع بنشین
7 همیترسم که بگریزی ز گوشه برآ بالا برون انداز نعلین
8 به پهلویم نشین برچفس بر من رها کن ناز و آن خوهای پیشین
9 بیامیز اندکی ای کان رحمت که تا گردد رخ زرد تو رنگین
10 روا باشد وگر خود من نگویم همیشه عشوه و وعده دروغین
11 از این پاکی تو لیکن عاشقان را پراکنده سخنها هست آیین
12 زهی اوصاف شمس الدین تبریز زهی کر و فر و امکان و تمکین