- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روی بر آیینه ز آن رخسار میگویم حدیث همچو طوطی از زبان یار میگویم حدیث
2 من سواد دیده از خط تو روشن کردهام نیست از من دور اگر بسیار میگویم حدیث
3 چشم جادو، غمزه ترسا، خال هندو، رخ فرنگ در میان خطّه کفار میگویم حدیث
4 نیستم بلبل که گوید در شکفتن وصف گل چون عقاب از خنده سوفار میگویم حدیث
5 شرح زلفش را کسی دیگر نمیداند چو من موبهمو زین رشته زنّار میگویم حدیث
6 نیستم زاهد که در مسجد زنم حرف ریا مستم و در خانه خمّار میگویم حدیث
7 عاشق دیوانه را با مسجد و منبر چهکار در میان کوچه و بازار میگویم حدیث
8 بر محبان علی قصاب آتش شد حرام از زبان احمد مختار میگویم حدیث