غبار همدانی

غبار همدانی

غبار همدانی
غبار همدانی

برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره از غبار همدانی غزل 5

غزل 5 ام از 112 غزلیات

برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب

1 برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب قلندرانه کنم خرقه رهن بادۀ ناب

2 بیار کشتی مِی ساقیا که در یَم عشق تو ناخدایی و من اوفتاده در گرداب

3 نه هیچ منزل آسایش است دامن خاک نه هیچ قابل آرایش است چهرۀ آب

4 چگونه تشنه نمیرم که هرچه می نگرم جهان و هرچه در او هست نیست غیر سراب

5 مرا زبادۀ عشق تو جرعه ای کافیست چرا که خانۀ موری به شبنمی است خراب

6 دمی نشد که ز غم خاطرم بیاساید مگر به بوی مِی لعل فام و بانگ رباب

7 بر آتش غم جانان دل کبابم سوخت هنوز میچکد از دیده بر رُخم خوناب

8 اگر قلم به کف عشق تند خوست مترس که خط محو کشد خلق را بروز حساب

9 چنان به گریه درآیم که از تلاطم اشک به یکدگر شکند کاسۀ سرم چو حباب

10 غبار خیمه ز کوی تو چون تواند کند که بسته موی تو بر گردنش هزار طناب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب

شاعر شعر برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب چه کسی است ؟

شاعر شعر برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب غبار همدانی می باشد.

شعر برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب چیست ؟

قالب شعر برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب غزل است

مضمون اصلی شعر برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر