- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیست نه فلک پیشش نشان تیر آهی بیش نیست
2 چیست این طول امل فکری کن ای سستاعتقاد بر سر آمد وعده آخر سال و ماهی بیش نیست
3 میرود از باد خوشتر ابلق لیل و نهار روز و شب یک گردش چشم سیاهی بیش نیست
4 چند در هامون توان گردید ای حقناشناس تا به منزلگاه جانان مدّ آهی بیش نیست
5 آتش کین چند افروزی و خواهی سوختن استخوان من که یک مشت گیاهی بیش نیست
6 در رهش قصاب چون بسمل شدی تسلیم باش دست و پا تا چند آخر قتلگاهی بیش نیست