در کف شاه جهان آن ثانی صاحبقران از کلیم قطعه‌ 11

در کف شاه جهان آن ثانی صاحبقران

1 در کف شاه جهان آن ثانی صاحبقران نیزه را بین جلوه گر چون برق لامع از سحاب

2 نی غلط گفتم، کفش خورشید اوج رفعتست نیزه زرین بود خط شعاع آفتاب

3 رمح او شمعست و مرغ روحها پروانه اش کانچه در شمع آتشست اندر سنان اوست آب

4 صفحه عمر عدو را خط کشد روز مصاف نیزه اش را خطی از بهر همین آمد خطاب

5 یک نهال و صد ثمر، چون دست ارباب هنر چون عصای موسوی در هر مصافی کامیاب

6 گر بدریا افتد از برق سنان او فروغ در میان آب ماهی را توان کردن کباب

7 دردل و جان عدو چیزی بجز آتش مباد تا سنانش را بود از چشمه سار فتح آب

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر