-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
2 برای من مگری و مگو دریغ دریغ به دام دیو درافتی دریغ آن باشد
3 جنازهام چو ببینی مگو فراق فراق مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
4 مرا به گور سپاری مگو وداع وداع که گور پرده جمعیت جنان باشد
5 فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر غروب شمس و قمر را چرا زیان باشد
6 تو را غروب نماید ولی شروق بود لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد
7 کدام دانه فرورفت در زمین که نرست چرا به دانه انسانت این گمان باشد
8 کدام دلو فرورفت و پر برون نامد ز چاه یوسف جان را چرا فغان باشد
9 دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا که های هوی تو در جو لامکان باشد