- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر گلویم تیغ ترک تند خوی من رسید تشنه لب بودم که آبی بر گلوی من رسید
2 از نسیم وصل جانها را معطر شد دماغ غالبا کز ره غزال مشکبوی من رسید
3 ژاله وش بارید ازو سنگ ملامت بر سرم آفتی برگشت زار آرزوی من رسید
4 کشته آنم که در جولان سمند ناز را سرکشند از سرکشی هرگه که سوی من رسید
5 عالم از افسانه فرهاد و مجنون شد تهی تا بگوش اهل عالم گفت و گوی من رسید
6 همچو من دیوانه دیگر بسرحد فنا گر رسید البته هم در جست و جوی من رسید
7 گفتم از گریه فضولی پای در گل ماند گفت اینچنین بهتر که نتواند بکوی من رسید