- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر قتل چون منی چه گماری رقیب را؟ ای در جهان غریب، مسوز این غریب را
2 دورم همی کنند ادیبان ز پیش تو ای حورزاده، عشق بیاموز ادیب را
3 روی تو گر ز دور ببیند خطیب شهر دیگر حضور قلب نباشد خطیب را
4 ترسا گر آن دو زلف چو زنار بنگرد در حال همچو عود بسوزد صلیب را
5 ما دوست را به دنیی و عقبی نمیدهیم زنهار! کس چگونه فروشد حبیب را
6 از من مدار چشم خموشی، که وقت گل مشکل کسی خموش کند عندلیب را
7 همرنگ اوحدی شود اندر جهان به عشق هر کس که او نگه کند این رنگ و طیب را